مقاله حاضر با تکیه بر اهمیت ارتقا پیوستۀ عملکرد نوآورانۀ سازمانها، در پوشش دادن به تحقیقاتی که به دنبال شناسایی پیشایندهای عملکرد نوآورانه شرکتها هستند، سهیم است. از این منظر، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات ساختار شبکه، ذخیره دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه سازمان چکیده کامل
مقاله حاضر با تکیه بر اهمیت ارتقا پیوستۀ عملکرد نوآورانۀ سازمانها، در پوشش دادن به تحقیقاتی که به دنبال شناسایی پیشایندهای عملکرد نوآورانه شرکتها هستند، سهیم است. از این منظر، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات ساختار شبکه، ذخیره دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه سازمان در جامعه آماری به تعداد 200 شرکت انتخابی صورت گرفته است که با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران، 132 شرکت دانش بنیان مستقر در شهر تهران از طریق روش نمونه گیری ساده به عنوان نمونماری انتخاب گردید. در پژوهش حاضر، به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد عملکرد نوآورانه با 10 سوال، ظرفیت جذب با 8 سوال، ساختار شبکه با 4 سوال و ذخیره دانش نیز با 7 سوال بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه به صورت محتوایی و سازه تأیید شد. ضریب پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برآورد گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart-PLS 2.0 صورت پذیرفت. نتایج حاکی از آن است که ساختار شبکه، ذخیره دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه مؤثرند. همچنین، ظرفیت جذب نقش میانجیگری جزیی و میانجیگری کلی را به ترتیب در رابطه بین ذخیره دانش با عملکرد نوآورانه و ساختار شبکه با عملکرد نوآورانه ایفا میکند. ضمن اینکه ظرفیت جذب با ضریب مسیر 0.48 بیشترین سهم و ساختار شبکه نیز کمترین سهم را در مدل پژوهش، در تبیین عملکرد نوآورانه ایفا میکنند.
پرونده مقاله
در محیط بسیار رقابتی و پویای کسب و کارهای امروزین شرکتهای پخش میکوشند از منابع جدید و پایدار مزیت رقابتی برای ارتقای عملکرد نوآورانه و فروش خود بهره جویند. از میان عوامل گوناگون موثر در این زمینه پژوهش حاضر به بررسی چگونگی و میزان تاثیرگذاری مدیریت دانش مشتری بر عمل چکیده کامل
در محیط بسیار رقابتی و پویای کسب و کارهای امروزین شرکتهای پخش میکوشند از منابع جدید و پایدار مزیت رقابتی برای ارتقای عملکرد نوآورانه و فروش خود بهره جویند. از میان عوامل گوناگون موثر در این زمینه پژوهش حاضر به بررسی چگونگی و میزان تاثیرگذاری مدیریت دانش مشتری بر عملکرد نوآورانه و فروش شرکتهای پخش پرداخته است. بدین منظور تاثیر ابعاد مدیریت دانش مشتری (دانش درباه مشتری، دانش از مشتری و دانش برای مشتری) به طور همزمان بر شاخصهای عملکرد نوآورانه و فروش شرکت بهپخش بررسی شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش آن توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعهی آماری آن نیز شامل فروشندگان شعب تهران و شهرستانهای شرکت بهپخش به تعداد 900 نفر است که با نمونهگیری تصادفی انجام شده 270 نفر آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای استاندارد است که از آن برای نظرسنجی استفاده شده است. تحلیل دادهها با کمک آزمونهای آماری تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل مسیر و آزمون تی با استفاده از نرمافزارهای لیزرل و اس.پی.اس.اس. انجام شده است. نتایج نشان میدهد ابعاد مدیریت دانش مشتری بر عملکرد نوآورانه و فروش این شرکت تأثیری معنادار و مثبت داشتهاند و عملکرد نوآورانه نیز میتواند به ارتقای عملکرد فروش این شرکت مساعدت کند. همچنین وضعیت موجود مدیریت دانش مشتری و عملکرد نوآورانه و فروش در این شرکت مناسب بوده است. بر این مبنا پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد نوآورانه و فروش شرکتهای پخش ارائه شده است
پرونده مقاله
موفقیت سازمانها عمدتا ریشه در نوآوری دارد. امروزه نوآوری در فضای فناورانه حاضر برای سازمان ها الزامی و نقش مهمی ایفا می نماید و اکثر سازمان ها در جستجوی خلق ایده های جدید می باشند تا از دانش برای عرضه تولیدات و خدمات جدید برای مشتریان و ذی نفعان بهره ببرند و از این طریق چکیده کامل
موفقیت سازمانها عمدتا ریشه در نوآوری دارد. امروزه نوآوری در فضای فناورانه حاضر برای سازمان ها الزامی و نقش مهمی ایفا می نماید و اکثر سازمان ها در جستجوی خلق ایده های جدید می باشند تا از دانش برای عرضه تولیدات و خدمات جدید برای مشتریان و ذی نفعان بهره ببرند و از این طریق زیرساخت های لازم را برای نوآوری ایجاد کنند. این پژوهش، به منظور شناسایی عوامل، شاخص های موثر بر توانمندی های نوآورانه در شرکت های کوچک و متوسط استان مرکزی ، با 5 عامل اصلی و20 بعد که عوامل و ابعاد مربوطه عبارتند از: عامل فردی(دانش، مهارت، ویژگیهای شخصیتی و انگیزه)، عامل گروهی(ترکیب، انسجام، ارتباط و اندازه)، عامل سازمانی(فرهنگ، سیستم ها و فرآیندها، استراتژیها، رهبری وسازماندهی، یادگیری)، عامل صنعت(شبکه سازی، تامین کنندگان، مشتریان و رقابت)، عامل ملی(مشوق های دولتی، قوانین ومقررات، شرایط محیطی) و86 شاخص شکل گرفته است. میزان موثربودن این شاخص ها بر توانمندی های نوآورانه پس از طراحی پرسشنامه و توزیع آن میان 306 نفر ازکارشناسان و کارکنان شرکت های کوچک و متوسط استان مرکزی و با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس، مدل پژوهش مورد برازش قرار گرفته است که در نهایت 80شاخص با 5 عامل اصلی و20 بعد برای مدل طراحی شده پذیرفته شد. طبق پژوهش انجام شده، توانمندی های نوآورانه موفق در شرکت های کوچک و متوسط استان مرکزی مستلزم توجه به همه عوامل، ابعاد و شاخص های فوق میباشد. همچنین نتایج، نشان دهنده آن است که عامل ملی رتبه اول، عامل صنعت رتبه دوم، عامل سازمانی رتبه سوم، عامل گروهی رتبه چهارم وعامل فردی رتبه پنجم را کسب نموده اند.که قویترین ارتباط با توانمندی های نو آرانه را با R2=0.65 بعد ملی دارا میباشد و بعد فردی با R2=0.15 ضعیف ترین قدرت ارتباط با توانمندی های نوآورانه را دارا می باشد.
پرونده مقاله
در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو چکیده کامل
در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافتههای پژوهش نقش تعدیلکنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود.
حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد.
پرونده مقاله
سازمانهایی که محصولاتی با تکنولوژی بالا تولید میکنند ازجمله سازمانهایی که در پارکهای علم و فناوری مشغول به فعالیتاند، با کسب نوآوری بهعنوان یک مزیت رقابتی و ارتقاء و بهبود آن و ارائهی عملکردی نوآورانه میتوانند در مسیر پیشرفت قرار گیرند. پژوهش حاضر باهد چکیده کامل
سازمانهایی که محصولاتی با تکنولوژی بالا تولید میکنند ازجمله سازمانهایی که در پارکهای علم و فناوری مشغول به فعالیتاند، با کسب نوآوری بهعنوان یک مزیت رقابتی و ارتقاء و بهبود آن و ارائهی عملکردی نوآورانه میتوانند در مسیر پیشرفت قرار گیرند. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین بهکارگیری استراتژیهای نوآوری و عملکرد نوآورانه سازمانها با نقش میانجی ظرفیت جذب در شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس انجامشده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 65 مدیر از واحدهای تحقیق و توسعهی شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس میباشد، حجم نمونه با استفاده از روش سرشماری برابر با کل جامعه در نظر گرفته شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی، همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی میباشد. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفادهشده است. برای ظرفیت جذب فردی از سنجه های پژوهش مینباوا و همکاران، برای ظرفیت جذب سازمانی از سنجه های موجود در پژوهش لیچتن هالر و برای عملکرد نوآورانه از پرسشنامه ی موجود در پژوهش هونگ و همکاران استفاده شد روایی محتوا و روایی سازه و همچنین پایایی این ابزارها تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و SmartPLS مورداستفاده قرار گرفت. در تجزیهوتحلیل دادهها نتایج آزمونهای آمار استنباطی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری ارائهشده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که ظرفیت جذب، اثر مثبت و معنی داری بر همه ی ابعاد عملکرد نوآورانه دارد و بهکارگیری استراتژی پیشرو و همچنین تدافعی بر همهی ابعاد عملکرد نوآورانه اثر معناداری دارد و بهکارگیری استراتژی پیشرو، تدافعی و مقلدانه بر ظرفیت جذب اثر معناداری دارد و ظرفیت جذب در رابطه با به کارگیری استراتژی تدافعی و همچنین استراتژی پیشرو و ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد. همچنین، بررسی شاخصهای برازش مدل، بیانگر این است که مدل مورداستفاده در پژوهش از برازندگی قابل قبولی برخوردار میباشد
پرونده مقاله
در اکثر سازمان ها، سیستمی برای جذب و حفظ مشتریان طراحی و پیاده سازی می شود، در واقع، سیستمی که قادر به مدیریت روابط سازمان و مشتریان باشد. امروزه این سیستم ها به سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری مشهور شده اند. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشتری مداری و قا چکیده کامل
در اکثر سازمان ها، سیستمی برای جذب و حفظ مشتریان طراحی و پیاده سازی می شود، در واقع، سیستمی که قادر به مدیریت روابط سازمان و مشتریان باشد. امروزه این سیستم ها به سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری مشهور شده اند. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشتری مداری و قابلیت های زیر ساختی مدیریت ارتباط با مشتری بر رفتار نوآورانه در شرکت های بیمه است. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نظر ﻫﺪف ﻛﺎرﺑﺮدي و از ﻧﻈﺮ جمعآوری دادهها، ﭘﻴﻤﺎﻳﺸﻲ - ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ اﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان ارشد بیمه در شعب شرکت های بیمه شهر تبریز می باشد كه با استفاده از فرمول نمونهگيري كوكران تعداد 85 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. به منظور گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها و مقادیر آلفای کرونباخ نشان می دهد که قابلیت های زیر ساختی بر مشتری مداری، کیفیت اطلاعات مشتری و رفتار نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری داشته و همچنین مشتری مداری بر کیفیت اطلاعات مشتری و رفتار نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این کیفیت اطلاعات مشتری بر رفتار نوآورانه و عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری داشته و سرانجام، بین رفتار نوآورانه و عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری یافت شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض رقابتی و همکارانه رهبر بر عملکرد نوآورانه تیم کارآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی اشتیاق تیمی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه 1 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض رقابتی و همکارانه رهبر بر عملکرد نوآورانه تیم کارآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی اشتیاق تیمی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه 186 نفر از کارکنان شرکت های صنعتی در شهر شیراز است که به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. نتایج نشان می دهد که سبک مدیریت تعارض همکارانه بر اشتیاق تیمی تأثیر مثبت و معناداری دارد اما سبک مدیریت تعارض رقابتی تأثیر منفی و معناداری در میزان اشتیاق تیمی می گذارد. نتایج پژوهش اثر مثبت و معنادار اشتیاق تیمی و عملکرد نوآورانه تیم های کارآفرینی را تأیید کرد. همچنین اشتیاق تیمی رابطه میان سبک مدیریت تعارض همکارانه و عملکرد نوآورانه تیم های کارآفرینی را میانجی گری می کند، ولی رابطه میان سبک مدیریت تعارض رقابتی و عملکرد نوآورانه تیم های کارآفرینی را میانجی گری نمی کند.
پرونده مقاله
بنگاهها برای بقای خود در بازار متلاطم و ارتقای جایگاه رقابتی خود تلاش میکنند تا عملکرد نوآورانه خود را افزایش دهند. مجموعه این تلاشها الزاما به کسب منفعت و افزایش سهم آنها در بازار نمیشود. محققان به منظور فهم این کاستی، تلاش کردهاند بر عوامل موثر بر عملکرد نوآوری ت چکیده کامل
بنگاهها برای بقای خود در بازار متلاطم و ارتقای جایگاه رقابتی خود تلاش میکنند تا عملکرد نوآورانه خود را افزایش دهند. مجموعه این تلاشها الزاما به کسب منفعت و افزایش سهم آنها در بازار نمیشود. محققان به منظور فهم این کاستی، تلاش کردهاند بر عوامل موثر بر عملکرد نوآوری توجه کرده و چگونگی آن را بسنجند. اما موضوعی که بدان کمتر پرداخته شده است رفتار نوآورانه بنگاه هست که می تواند بر عملکرد نوآوری موثر باشد. پژوهش حاضر با وامگیری از مفهوم توانمندیهای پویا تلاش کرده است انواع توانمندیهای ممکن جهت خلق محصولات، خدمات و فرآیندهای نوین را در سه دسته کلی توانمندیهای نوآوری، توانمندیهای مبتنی بر همکاری، و توانمندیهای مکمل دستهبندی نموده و با ارائه فرضیات مختلفی اثرگذاری این توانمندیها در عملکرد نوآورانه بنگاه را بیازماید. بدین منظور پرسشنامهای طراحی و بین 180 شرکت فعال در بازار ایران توزیع شده و از آنها خواسته شد که علاوه بر گزارش تعداد محصولات/خدمات جدید، تعداد فرآیندهای نوین، و عملکرد مالی خود، انواع اقدامات انجام شده در حوزه نوآوری خود را نیز بین سالهای 1392 تا 1394 گزارش نمایند. نتایج تحلیل پرسشنامهها پس از تأیید روایی و پایایی آنها و ایجاد معادلات ساختاری، با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) نشان داد که توانمندیهای نوآوری و توانمندیهای مبتنی بر همکاری اثر مثبت معنادار در عملکرد نوآوری دارند. همچنین به صورت جزئی، تحقیق و توسعه داخلی، آموزش نیروی انسانی، طراحی، تحقیق و توسعه مشارکتی و خرید دانش فنی دارای ضرایب مسیر بزرگ در مدل PLS حاصله بوده و بالتبع اثر معنادار روی نوآوری دارند و از سوی دیگر خرید ماشینآلات و ابزارها تأثیر معناداری در خلق نوآوری ندارند.
پرونده مقاله
شکست یا خطا یکی از حقایقی است که بیشتر سازمان ها نمی توانند از آن بگریزند و اهمیت فهم و یادگیری از خطاهای سازمانی نیازی است که اخیراً افزایش یافته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل ساختاری تأثیر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه منابع انسانی با توجه به نقش می چکیده کامل
شکست یا خطا یکی از حقایقی است که بیشتر سازمان ها نمی توانند از آن بگریزند و اهمیت فهم و یادگیری از خطاهای سازمانی نیازی است که اخیراً افزایش یافته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل ساختاری تأثیر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه منابع انسانی با توجه به نقش میانجی دوسوتوانی سازمانی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی است. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان و کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی به تعداد 255 نفر می باشد که به عنوان جامعة محدود در نظر گرفته شده و به روش سرشماری همه آنها مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد دارای روایی و پایایی استفاده شد. نهایتاً 248 پرسشنامه تکمیل شده جمع آوری شد و مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS 3 نشان داد که یادگیری از خطاهای سازمانی تأثیر مستقیم ولی غیرمعناداری بر عملکرد نوآورانه دارد، ولی به واسطة دوسوتوانی سازمانی، موجب ارتقای عملکرد نوآورانه در سازمان می شود. به عبارتی دوسوتوانی سازمانی به عنوان متغیر میانجی نقش تسهیل گری و میانجی کامل در رابطه بین یادگیری از خطاهای سازمانی و عملکرد نوآورانه در سازمان ایفا می کند. همچنین نتایج، تأثیر مثبت و معنادار یادگیری از خطاهای سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی، و دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد نوآورانه را تأیید نموده است
پرونده مقاله
کشاورزی ارگانيک بهعنوان يک بينش و سامانه توليد محصولات کشاورزی که تأکید آن بر توليد محصولات سالم است، شناخته میشود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بازاریابی نوآورانه محصولات ارگانیک با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. این مطالعه از منظر هدف، پژوهشی بنیاد چکیده کامل
کشاورزی ارگانيک بهعنوان يک بينش و سامانه توليد محصولات کشاورزی که تأکید آن بر توليد محصولات سالم است، شناخته میشود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بازاریابی نوآورانه محصولات ارگانیک با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. این مطالعه از منظر هدف، پژوهشی بنیادی است که با روش پژوهش کیفی و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران شرکت های دانش بنیان بخش کشاورزی) بودند. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود. برای تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش آینده پژوهی به کار گرفته شد و شاخص های مربوطه شناسایی شدند و در نهایت مدل نهایی پژوهش ارائه شد. تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار اطلس تی آی انجام شد. براساس نتایج پژوهش، پیشران های اقتصادی، قوانین، سیاسی، یارانه ها، ساخت و اجاره، محیطی و بهداشتی به عنوان متغیرهای تأثیرگذار، پیشران های مکان، اجتماعی، پرسنل، تولیدات نوآورانه به عنوان متغیرهای خودمختار، پیشران های فرهنگی، خدمات ویژه، رقبا، نرخ ارز و تورم و خدمات برنامه ریزی به عنوان متغیرهای پیوندی و پیشران های تأثیرپذیر صادرات، استراتژی، خدمات فیزیکی، تبلیغات مستقیم، آموزش مهارت، رضایت شغلی و مشتریان جوان به عنوان متغیرهای تأثیرپذیر بودند
پرونده مقاله